سوغات ناخوشایند پاییز
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۱۱۱۸۳
آنفلوآنزا دومینویی پیش میرود و آدمهای بیشتری را درگیر میکند؛ بیماریای که برای بسیاری تجربه دردناکتری از کرونا است و برای بعضی هم ساده.
به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه ایران نوشت: «آنفلوآنزا بهسرعت غیبت چندساله خود را جبران کرد و نگذاشت جای خالی کرونا احساس شود. این روزها هر کجا بروید صدای سرفه مثل موسیقی متن یک فیلم تمامنشدنی با بیماریهای همهگیر هر لحظه از طرف یکی پخش میشود؛ خستهکننده و فرسایشی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها خبرهای زیادی در رابطه با آنفلوآنزا میبینیم؛ از احتمال تعطیلی مدارس گرفته تا درمانگاههایی که پر از بیمار شده است. به بزرگ و کوچک هم رحم نمیکند. اما ما قرار است با پدر و مادرهایی که کودکانشان به این بیماری سخت دچار شدهاند، حرف بزنیم؛ کودکانی که بعد از دو - سه سال زندگی در فضای کوچک خانه به دور از ویروسها به مدرسه رفتهاند و بسرعت با اولین سرفه یکی از همکلاسیها مریض شدهاند.
میعاد هفت ساله است و با اینکه دو هفته از بیماریاش گذشته هنوز صدایش گرفته است. او تعریف میکند که دو هفته پیش یکی از همکلاسیهایش مریض شده و در کلاس سرفه میکرده و از دو روز بعدش او و بسیاری از همکلاسیهایش مریض شدهاند: «همین امروز هم که با ماسک به مدرسه رفتم هشت تا از بچههای کلاس بهخاطر مریضی غایب بودند.»
او از مریض شدن خانم معلم میگوید که او هم بیماری را از دختر کوچکش گرفته است: «خانم معلم ما دو روز به خاطر مریضی کلاس نیامد. برای ما تعریف کرد که دخترش با اینکه واکسن آنفلوآنزا زده بود، مریض شده و ما هم باید در کلاس ماسک بزنیم تا پدر و مادرمان مریض نشوند.»
به باور میعاد چون هیچکدام از همکلاسیها واکسن آنفلوآنزا نزده بودند، مریض شدهاند. او که حالا تمام وقت با ماسک در مدرسه حاضر میشود، با صدای خستهای میگوید: «اینکه با ماسک در کلاس باشم خیلی سخت است. همهاش گلویم خشک میشود و باید آب بخورم.»
میعاد که با سرویس به مدرسه میرود و میآید با شیطنت میگوید وقتی توی ماشین است دیگر طاقت ماسک را ندارد و آن را از صورتش بر میدارد.
طیبه مادر سه کودک قد و نیمقد است. پسر بزرگ او کلاس دوم دبستان است و یک هفته است که دچار آنفلوآنزا شده اما این تازه اول کار است. حالا دوقلوهای طیبه هم بیمار شدهاند و تا حالا چند بار به دکتر رفتهاند و در کنار دارو و دمنوشهای مختلف هنوز نتوانسته بیماری آنها را کاهش دهد: «آنقدر این آنفلوآنزا بد بود که کرونا را روی چشمهایم میگذارم. این روزها من هم مریض شدهام و دو بار سرم زدهام اما رسیدگی به بچهها نگذاشته لحظهای استراحت کنم. پسر بزرگم چند روز مدرسه نرفت و الان کمی بهتر شده اما دوقلوها که الان دو ساله هستند آبریزش بینی و سرفه خشک دارند و صدایشان هم گرفته است.»
همسر طیبه هم کارمند است و از دیروز بیمار شده است. او با خنده دردناکی از هزینههای درمانی میگوید: «اگر بیمه نبودیم تا الان باید پنج میلیون پول میدادیم. نمیدانم اگر کسی بیمه نباشد چطور میتواند از پس این مخارج برآید.»
البته اگر لطف اقوام و دوستان طیبه نبود شاید در اداره کارهای خانه درمیماند: «مادر و مادر همسرم گاهی آش و سوپ درست میکنند و به خانه میفرستند، خواهرم هم با ماسک چند باری آمده تا در کارهای خانه کمک کند. واقعاً اگر این کمکها نبود فکر کنم در این دو سه ساله با سه تا بچه دیوانه شده بودم.»
مسعود پدر یک دختر ۱۰ ساله است که یک هفته است بیمار شده و الان چند روزی است به مدرسه برگشته است. مسعود از روزی میگوید که همراه دخترش به مدرسه میرود تا کتابی را که در خانه جا گذاشته بود به او برساند: «از جلوی هر کلاسی رد میشدم صدای سرفه و عطسه میشنیدم. انگار که در قسمت کودکان بیمارستان قدم میزدم. من نمیدانم معلمها چطور با این وضعیت میتوانند درس بدهند. تازه خود معلمها هم مریض شدهاند و همین معلم دختر من چند روزی مرخصی گرفته بود.»
او از روزهای سخت بیماری دخترش میگوید که مجبور شدند چند بار او را زیر سرم ببرند: «تب خیلی بالایی داشت و آبریزش و گلودرد هم مدام اذیتش میکرد. همسرم هم از دخترم گرفت و من مجبور شدم چند روز مرخصی بگیرم. بعد از چند روز مادر همسرم به کمک آمد اما او هم بیمار شد ولی خدا را شکر خیلی درگیر نشد.»
آنفلوآنزا دومینویی پیش میرود و آدمهای بیشتری را درگیر میکند؛ بیماریای که برای بسیاری تجربه دردناکتری از کرونا است و برای بعضی هم ساده.
پسر هفت ساله طهورا هم در مدرسه دچار بیماری شد. او مجبور شد برای پایین آوردن تب کودکش به درمانگاه برود. او از تجربیاتش در درمانگاه محلهاش میگوید: «مادرهای زیادی روی صندلیها نشسته بودند و با هم حرف میزدیم و از تجربیاتمان برای کنترل بیماری میگفتیم. کودکان زیر سرم بودند. یکی تعریف میکرد کودکش دو هفته است درگیر آنفلوآنزا است و تا سرفهاش کم میشود دوباره تب میکند. شاید باورتان نشود ۲۰ نفر در صف جلوی ما بودند و بیشتر بچهها زیر سرم بودند. خیلی از بچهها هم در مدرسه گرفته بودند.»
او از عود کردن تیروئید همسرش میگوید که بعد از مبتلا شدن به آنفلوآنزا از طرف پسرش اتفاق افتاده است.
به نظر آنفلوآنزا نهتنها نگرانیهایی برای پدرها ومادرها در رابطه با بچهها ایجاد کرده بلکه با مبتلا کردن والدین باعث شده روند پرستاری از کودکان هم سخت شود. طهورا میگوید داروهای گیاهی و دمنوشها در کنار داروهایی که پزشک تجویز کرده در آرام کردن کودکش مؤثر بوده است.
اما نشانههای آنفلوآنزا در کودکان چیست؟ خستگی و بیحالی به همراه گرفتگی بینی و سرفههای خشک. این نشانهها قبل از تب میتواند نشانه جدی ابتلا به آنفلوآنزا در کودکان باشد. رعایت مسائل بهداشتی مانند استفاده از ماسک و شستوشوی دستها در کنار دوری از افراد مشکوک و مبتلا میتواند بهترین راه جلوگیری از بیماری باشد. هرچند این روزها که با پایین آمدن آمار فوتیها و مبتلایان به کرونا همه اماکن بازگشایی شده و مدارس به کار خود ادامه میدهند، رعایت این موارد راحت نخواهد بود.
محمدرضا برای کودک و همسرش از محل کار سوغاتی آورد؛ سوغاتی که بعد از گذشت ۱۰ روز از اولین علائم هنوز با سرفههای خشک و گرفتگی صدا آنها را ترک نکرده است. محمدرضا میگوید: «من به همه پیکهای کرونا مبتلا شدم، اما این آنفلوآنزا جور دیگری بود. تاب و توان و خوابم را گرفته بود. بعد از هفت روز گفتم کمی بهترم و تا سر خیابان رفتم و خرید سبکی کردم اما وقتی به خانه رسیدم انگار دوباره بیماری به من حمله کرده بود. نمیدانم شاید گرفتن چند باره کرونا ضعیفم کرده که الان اینطور با آنفلوآنزا زمینگیر شده بودم.»
او از محل کارش میگوید که همکاران یکی یکی مبتلا میشوند و خیلی حوصله ماسک را هم ندارند. فریبا همسر او هم با اینکه چند بار زیر سرم رفت و دائم مشغول خوردن دمنوش بود بعد از ۱۰ روز نتوانسته سرحال شود. فریبا میگوید: «یک روز بعد از ظهر دیدم پسرم بیحال است و رنگ صورتش عوض شده اما پیش خودم گفتم لابد بد خوابیده همان نصف شب با صدای سرفههای او از خواب بیدار شدیم. خدا را شکر بعد از چهار روز مدرسه نرفتن و رسیدگی سلامتی خود را به دست آورد ولی ما حسابی درگیر شدیم.»
محمدرضا و فرزندش تقریباً بسرعت و در یک زمان بیمار شدند و این مسأله باعث شد بین او و همسرش این بحث باشد که ریشه بیماری محل کار بوده یا مدرسه. هر چند فرقی نمیکند و حالا بیشتر مکانهای سربسته چه محل کار، چه مترو و چه مدرسه میتواند براحتی به انتقال ویروس کمک کند.»
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: آنفلوآنزا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: آنفلوآنزا همکلاسی ها مریض شده اند بیمار شده بیمار شد محل کار چند بار چند روز دو هفته زیر سرم بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۱۱۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحویل ۷۰ کلاس درس به دانش آموزان دشت آزادگان و هویزه
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، محمد سعیدی پور در دیدار با نماینده مردم شریف دشت آزادگان، هویزه و بستا با تاکید بر تقویت روحیه جهادی برای ایجاد بستر مناسب برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش در مناطق محروم و کم برخوردار، گفت: یکی از اولویتهای اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان، نشاندن لبخند شادی و رضایت بر چهره همه دانش آموزان است.
وی با اشاره به طرحهای در دست اجرا در شهرستانهای دشت آزادگان، هویزه و بستان، افزود: در دشت آزادگان ۱۲ مدرسه با ظرفیت ۴۷ کلاس درس درحال ساخت است.
سعیدی پور ادامه داد: در بستان ۸ مدرسه و در هویزه نیز ۸ مدرسه در حال ساخت است که با تکمیل آنها تا مهرماه امسال، ۷۱ کلاس درس به دانش آموزان این شهرستانها تحویل داده خواهد شد.
مدیر کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان میگوید: در تلاش هستیم از ظرفیت مسئولیتهای اجتماعی صنایع برای تکمیل طرحها استفاده کنیم و براساس برنامه ریزیهای انجام شده، ۷۰ کلاس درس در مهرماه ۱۴۰۳ به دانش آموزان تحویل خواهیم داد.